سه شنبه 9 شهریور 1395 / 12:00|کد خبر : 1810|گروه : فرهنگي

نقش مسئولان عرصه فرهنگ در شکوفایی برنامه های فرهنگی

نقش مسئولان عرصه فرهنگ در شکوفایی برنامه های فرهنگی

بی‌شک توسعه فرهنگی تنها در سایه تولید و بازتولید اندیشه فرهنگی، ترسیم و توصیف چشم انداز، طراحی و تبیین استراتژی، تدوین اهداف و سیاست‌ها و توصیف برنامه ریزی جامع فرهنگی معطوف خواهد بود.

به گزارش آرباباخبر،  برنامه ریزی فرهنگی یکی از مهم‌ترین ابزار تکامل علمی و توسعه فرهنگی در هر جامعه می‌باشد. توسعه فرهنگی به معنای به وجود آوردن شرایط و امکانات مادی و معنوی برای افراد جامعه، ایجاد تفکر توسعه در بین مردم، شناساندن جایگاه آنان، رشد و افزایش آگاهی و دانش، بسترسازی برای تحول و پیشرفت جامعه می‌باشد.

 بی‌شک توسعه فرهنگی تنها در سایه تولید و بازتولید اندیشه فرهنگی، ترسیم و توصیف چشم انداز، طراحی و تبیین استراتژی، تدوین اهداف و سیاست‌ها و توصیف برنامه ریزی جامع فرهنگی معطوف خواهد بود. پرواضح است که نائل شدن به چشم انداز و آرمان‌های بلند فرهنگی بدون شناخت صحیح از محیط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، آینده نگری و برنامه ریزی واقع گرایانه ممکن نخواهد بود.
ذکر این نکته لازم است که در زمینه اجرای برنامه های فرهنگی آنچه اهمیت دارد، میزان تاثیر گذاری این برنامه ها بر افراد و پرهیز از کارهای معمول و تکراری است. آنان که در عرصه فرهنگ، پذیرای مسئولیتی سنگین شده اند تا جان ها را رشد و روان را قوام بخشند علاوه بر ویژگی های فکری و شخصیتی که باید دارا بوده، حساسیت و لطافت کار اقتضا می کند تا به نقش بنیادی و حیاتی فرهنگی نیز اعتقاد داشته باشند.
حکیم، ابوالقاسم فردوسی، شاعر حماسه پرداز پارسی گو، نقش موقعیت فرهنگ را در چند بیت این گونه بیان می کند:
ز دانا بپرسید پس دادگر که فرهنگ بهتر بود یا گهر
چنین داد پاسخ بدو رهنمونکه فرهنگ باشد ز گوهر فزون
که فرهنگ آرایش جان بودز گوهر سخن گفتن آسان بود
گهر بی هنر زار و خوارست و سستبه فرهنگ باشد روان تندرست
کلید واژه های اصلی پرپایی برنامه های فرهنگی
1- مخاطب شناسی
مهم ترین کلید وازه در اجرای برنامه های فرهنگی که باید به آن توجه شود شناخت مخاطب است. شناخت استعداد ذاتی، موقعیت های تاریخی و پشتوانه های فرهنگیاز مطالبی است که هر کسی را در شناخت مخاطبش مدد می کند. مخاطب شناسی موجب می گردد تا برنامه ریزان از حوزه کلی گویی، به وادی جزئیات وارد شده و به تعبیری بخشی بیاندیشند و در چنین شرایطی فعالیت ها به شکل تخصصی تر انجام بگیرد، چرا که در جامعه قشر های مختلف با گرایش های گوناگون، اعم از سلیقه ها، اعتقادها، ذوق ها، موقعیت ها، سنت ها، جنس ها، شغل ها و فرهنگ هازندگی می کنند و لذا اگر بخواهیم به صورت کلی، همان کلیت فرهنگ جامعه را، که به منزله چتری فراگیر، بر سر روح و روان کل جامعه باز شده، در نظر بگیریم و در این سطح از کلیت، کار فرهنگی بکنیم چون خیلی عمومی و کلی است نتیجه ی مطلوبی نخواهیم گرفت و لذا باید دامنه کار را  محدود گردانیم تا هم از کارایی بیشتر و تاثیری افزون تر برخوردار شود و از طرفی دیگر کار، شکل تخصصی به خود بگیرد.
 در آموزه های اسلامی نیز به مبحث مخاطب شناسی در اجتماع توجه خاصی شده است پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در سخنی بلند، مربیان و هدایت گران جامعه را با تعبیر بسیار ظریف، به موضوع مهم مخاطب شناسی توجه می دهد و می فرماید:
"انا معاشر الأنبیاء، ان تکلم الناس بقدر عقولهم " (ما گروه پیامبران، به اندازه عقل های مردم با آنها سخن می گوییم.)
2- زمان شناسی
زمان شناسی و مقتضیات زمان را در عرصه ی کار فرهنگی مد نظر داشتن یکی از عوامل موفقیت است.مفهوم زمان شناسی را باید در حوزه جامعه شناسی یافت.
انسان هایی را می بینیم که نه تنها فرزند زمان نیستند بلکه گاهی یک قرن از زمان خود، عقب اند چنین افرادی در فعالیت های فرهنگی هرگز موفق نخواهند بود.از ویژگی های انسان های مؤفق زمان شناسی است. آنها نه تنها گذشته و حال را خوب شناخته اند بلکه آینده را نیز شناخته و برای آن برنامه دارند. هر گاه انسان زمانش را بشناسد فعالیت هایش با آگاهی آمیخته و تاثیر زیادی بر دیگران خواهد داشت.
3- برنامه مناسب
مدیری که از موضع مدیریت مسئولیت هم آهنگی و هدایت فعالیت های مجموعه ای را بر عهده می گیرد بخاطر اینکه تشکیلات و فعالیت های درون تشکیلاتی را از خسارت های ناشی از روز مره گی و سلیقه ای کار کردن دور نگه بدارد و با کمترین زمان ممکن و از کوتاه ترین مسیر بر اساس روش ها و سیاست های منطقی به اهداف مورد نظر برسد باید برنامه داشته باشد.
به هر جهت اندیشیدن و دیمی کار کردن و با شعار«چو فردا شود فکر فردا کنیم»  و دل خوش بودن، از شأن  فرهنگ و کار فرهنگی کردن به دور است.انسان های بصیر و با درایت در قالب برنامه می اندیشند و در قالب برنامه حرکت می کنند این دسته از مدیران معمولا از صفت زشت خود خواهی های نفسانی و شیطانی خود را تخلیه کرده اند، و لذا به جای این که اداره تشکیلات و فعالیت ها را به شخص خود گره بزنند به سیستم و برنامه پیوند می دهند حتی اگر نتایج کارها را در زمان حیات خود نبینند، زیرا دور اندیشی از ویژگی های چنین افراد است.
4 -معرفی اسوه ها
از دیگر کارهای سازنده که از لحاظ تربیتی تاثیر به سزایی در روح و روان جامعه دارد و متولیان امور فرهنگی، باید برای آن سرمایه گذاری کنند معرفی اسوه ها می باشد.در هر نظام آموزشی-تربیتی مدل ها و اسوه هایی مطلوب وجود دارد که مربیان و معلمان می کوشند تا مخاطبان خود را به سوی آن قله های بلند انسانی هدایت کنند. شخصیت ها و قهرمانانی که با مجاهدت های بسیار، توانسته اند والایی های انسانی و خصلت های روحانی را بر اساس معیار آن نظام تربیتی در خویش رشد بدهند و از برجستگی خاصی برخوردار شوند. اسوه ها از لحاظ تربیتی بر روح و روان، اخلاق و رفتار انسان ها تاثیر می گذارند و با نفوذی که در افراد می کنند آنها را به پیروی از خود واداشته و دگرگونی فراوانی، در رفتار و کردار انسان ها به وجود می آورند.
5- معرفی هویت تاریخی و ملی
از مسائل بسیار ارزشمندی که می تواند در جان جامعه قوت و قدرت قابل توجهی به وجود آورد و افراد جامعه را در مقابل تهاجم فرهنگی بیگانه به مقاومت وادارد توجه به هویت فرهنگی آنهاست. انسان ها، ریشه ی شخصیت خود را در زمین تاریخ مربوط به خویش جست و جو می کنند و بنیان رفیع هویت خود را از مصالح میراث تاریخی و ملی خود می سازند. نهاد انسان، اعم از نهاد فردی و یا جمعی او، همیشه از تاریخ تغذیه کرده و با تکیه بر این منبع پر برکت، بخشی از نیازمندی های شخصیتی خود را تامین نموده است.
منظور از تقویت هویت ملی، تقویت عنصر نژاد پرستی و ملت پرستی نیست که همه اصالت ها را به ارزش ها و خصلت هایی می دهد که منشأ قومی و ملی داشته باشد. این نوع ملی گرایی با آرمان های اسلامی و روح دیانت در تضاد است. با توجه به این که ما پیرو آیین جامع و کامل اسلام هستیم عنصر ملیت به معنای یاد شده، نه تنها هم آهنگ و همراه با آرمان های انسانی و جهانی اسلام نیست بلکه با این نوع افتخارات موهوم و افکار سخیف نیز متضاداست. بنابراین تقویت هویت تاریخی و ملی در محدوده ی ارزش های دینی و انسانی که موجبات وحدت اقوام مختلف را در رویارویی با بیگانگان فراهم می سازد و نوعی غرور، از سر آگاهی و استدلال در میان افراد جامعه، با همه اختلاف ها و سلیقه هایی که دارند به وجود می آورد و زمینه را برای رشد و تعالی نسبت به آینده فراهم می سازد، مد نظر و مورد تایید است.

6- جریان سازی
یکی از مسائل بسیار مهم و با ارزش در حوزه فرهنگ عمومی «جریان سازی» است؛ یعنی مسئولان فرهنگی نباید از ایجاد جریان ها و موج های فرهنگی غفلت بورزند. نقش و خاصیت جریان های مثبت، در فرهنگ عمومی، علاوه بر این که در تقویت و سالم سازی جامعه اثر تربیتی دارند چنان توانایی در جامعه به وجود می آورند که چون سدی استوار، در مقابل جریان های منفی و ضد فرهنگ نیز می ایستند.
مسئولیت ایجاد جریان های فرهنگی، بر عهده ی دستگاه ها و مسئولان فرهنگی و تبلیغی کشور است. آنان باید با برپایی جشنواره ها، نمایشگاه ها، کنگره ها و مسابقات سراسری، جریان سازی کنند، در چنین مواردی ضمن این که تبادل افکار و تضارب انظار به وجود می آید ضعف ها و قوت ها نیز به نمایش گذاشته می شود و موجی گسترده در سطح فرهنگ عمومی به جریان می افتد.
   * مدرس دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی کردستان
منبع: کردپرس


برچسب ها :

فرهنگبرنامه ریزی فرهنگیتوسعه فرهنگیکار فرهنگی

نظرات کاربران :

مختاری [سه شنبه 9 شهریور 1395 | 13:23] پاسخ

مطلب گویا و عالی بود امیدواریم مسئولان عرصه فرهنگ به ارزشهای فرهنگی جامعه بها دهند

محمدی [سه شنبه 25 آبان 1395 | 12:26] پاسخ

مطلب مانند سایر مطالب دیگرتان عالی بود همچنین جناب آقایی انتخاب جنابعالی به عنوان کتابدار نمونه استان کردستان در هفته کتاب 95 را که نشان دهنده تلاش شما در زمینه ترویج فرهنگ کتابوانی می باشد به جامعه فرهنگی استان تبریک می گویم

دیدگاه های ارسالی شما، پس از تایید توسط مدیریت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

نام *
 

کد امنیتی